صدراصدرا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

صدرا کوچولو

شیرین کاریها تازه پسملی من

مامان جدیدا انقدر شیرینتر شدی میخوام بخورمتتتتتتتتتتتتت این چند وقته خیلی دوست داشتم بیام و برات ببنویسم ولی شما خیلی خوابت کم شده و اصلا به مامان فرصت هیچ کاری نمیدی و فقط میگی پیشه من بشین و با من بازی کن خوب عسلم منم هزار تا کار دارم . مامانی شما جدیدا پاهاتو میکنی تو دهنت و شصته پاتو میخوری انقدر بانمک میشی میخوام بخورمت یه کاره دیگه ای هم که میکنی یه ریز در حاله اواز خوندنی جیغایی میکشی که صداش تا خونه مامانیم میره
10 مرداد 1391

ببخشید دیر شد

سلام پسر گلم مامانی ببخشید دیر اودم برات بنویسم اخه ما در حاله اثاث کشی بودیم سرم خیلی شلوغ بود .میدونی اخه با بچه کوچیک سخته اثاث کشی .ما الان اومدیم خونه مامانی(مامانه بابایی) مامانی انقدر خوشحاله شما امدی پیشش همش میگه اقا صدرا رو بیارید پایین پیشه من
10 مرداد 1391

زردی اقا صدرا

مامانی شما تا چهل روز زردی داشتی وای هر کاری کردیم پایین نمیومد تا اینکه دکترت گفت باید شیرخشک بخوری تو هم خوردی و خوب شدی ولی تو این چند وقت من حیلی ناراحت شما بودم
20 تير 1391