صدراصدرا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

صدرا کوچولو

سفر به بهشت

 سلام عزیزم یه جایی تو این کره خاکی هست که بهش میگن بهشت .بهش میگن عشق کربلا   کربلا جایی که امام سوم ما یعنی امام حسین (ع) اونجاس با برادرش حضرت ابوالفضل(ع) سقای کربلا   هر مسلمونی تو زندگیش دوست داره حداقل یه بارم شده پا به این بهشت بزاره   حالا مامانی و بابایی با دایی جون رفتن به این بهشت من خیلی خیلی براشون خوشحالم   مامانی و بابایی ارزوشون بود برن اونجا که دایی جون این ارزوشون و براورده کرد دستش درد نکنه   وقتی میرفتن بهشون گفتم از امام حسین بخوان که ماروهم بطلبه که ماهم بریم اونجا اخه من عاشق کربلام.   وهمچنین گفتم برای عاقبت بخیری تو کوچولوی نازنینمم دعا کنن ...
22 مهر 1391

هفت ماهگی اقا صدرا

پسر من امروز هفت ماهه شد هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ایشالله هفتاد ساله بشی نفسم هفت ماه داره از مادر شدن من میگذره و من روز به روز دارم با این واژه قشنگ و معنی دار بیشترا ز بیش رابطه برقرار میکنم و اونو با پوست و خونم حس میکنم این تجربه شیرین و مدیون تو کوچولوی دوست داشتنیم هستم قبل از بارداری همیشه وقتی میدیدم  که یه مادر داره به نینیش شیر میده همیشه میگفتم چه حسی داره وقتی بچه داره ازش شیر میخوره و در اون حال داره به چشمای مادرش نگاه میگنه به نظرم الان که خودم دارم تجربش میکنم قشنگ ترین نگاه دنیا نگاه نینیه وقتی داره از سینه مادر شیر میخوره و به چشمای مامانش نگاه میکنه و یه حسیکه تا وقتی مادر نشی واقعا نمی...
18 مهر 1391

پسرم وایمیسته هورااااااااااااااااااااااااااا

پسر مامان دیگه بزر شده و خودش دوست داره هر جایی که میخواد بره که یه موقع مامان جولوشو نگیره قربونت بشم من و بابایی تو اشپزخونه بودیم که یهو دیدیم هیچ صدایی از شما نمیاد باباییی اومد ببینه شما چه کار میکنی که با تعجب منو صدا کرد گفت بیا ببین این پسری کجاست منم اومدم دیدم شما پشتی رو گرفتی و بلند شدی من و بابایی شما که یهو افتادی زمین ولی همچنان من و بابایی و نگاه میکردی و واااااااااااااا اینا چرا این جوری شدن که یهو به خودت اومدی و ولی دیگه از اون روز کار مامانی در اومده و همش باید دنبال شما باشه که نکنه خدایی نکرده بیفتی اخه داری ماشالله دور خونه رو میچرخی دیگه  قبلا سینه خیز الانم که دیگه دست به دیوار راس...
18 مهر 1391

سالگرد ازدواج منو بابا

عزیزم دیروز سالگرد ازدواج من  وبابایی بود چون خیلی خسته بودیم و تازه هم از مسافرت اومده بودیم تمام نقشه های من برای این روز نقش بر اب شد و هیچ کاری نتونستم بکنم چون بابایی خونه بود فقط کاری که کردیم این بود که کیک گرفتیم رفتیم خونه مامانی (مامان من)و یه جشن کوچولو گرفتیم من برای بابا یه کادو کوچیک با سلیقه خودش گرفتم اونم همین طور. این اولین سالی بود که شما پیش ما بودی البته پارسالم بودی ولی تو شکم مامان بودی ولی امسال کنار ما بودی و کلی به کیک ما ناخنک زدی الهی من فدات بشممممممممممممممممممم ...
29 شهريور 1391

فرنی برای پسملم

سلام عزیزم مامانی الان دو روزه دارم برای شما فرنی درست میکنم و شما با اشتهای فراوون میخوری انقدر دوست داری که نگو وای نفسم عاشق غذا درست کردن برای شمام انقدر با ذوق میرم برات درست میکنم وقتی میبینم شما انقدر دوست داری و خوشحالم از اینکه مثل مامانت بد غذا نیستی ...
16 شهريور 1391

شش ماهگی گل پسرم

شش ماهگیت مبارک نفسم روز به روز شما داری بزرگتر میشی و شیرین تر دیگه دوست ندارم حتی یه لحظه ازم دور باشی هر چی میگذره وابستگیم بهت بیشتر مشه الهی قربونت برم منننننننننننننن دیروز رفتیم و واکسن شش ماهگی شما رو زدیم و از اون روز شما یکم یکما بهونه گیر شدی و همش میگی بغلت کنیم راستی نفسم امروز برات فرنی درست کردم و شما با اشتهای فرا وون خوردی انقدر دوست داشتی که قاشق و اصلا به من نمیدادی راستی داری سینه خیز میری و هیچ چی تو خونه از دست شما در امان نیست انقدرم ماشالله کنجکاو تشریف دارید که خدا میدونه چند تا عکسم برات میزارم الهی مامان قربونت بره ...
15 شهريور 1391

اولین عید فطر

سلام نفسم امروز ماه مبارک رمضان توم شد و شما اولین ماه قشنگ خدا رو دیدی .من به خاطره اینکه به شما شیر میدادم امسال روزه نگرفتم البته پارسالم چون شما تو شکم مامانی بودی روزه نگرفته بودم امروز  رو میگن عید فطر که یکی از بزرگترین عیدای خداست  همه تو این روز فطریه میدن و شما با بابایی صبح رفتین مسجد سر کوچه و فطریه مونو دادید من امروز برای شما خیلی دعا کردم که انشالله وقتی بزرگ شدی یه پسر خوب و مومن و باخدایی بشی همین طور برای همه نینیا که زیر سایه پدر مادرشون بزرگ بشن و نینیای که مریضن خدا به حقه همین روز همشونو شفا بده مخصوصا یکی از دوستای شما که اسمش ماهانه و همین طور برای تمامه کسانی که تو زلزله اذربایجان کسیشونو از دست ...
29 مرداد 1391